بالاخره اتلیه
امروز بالاخره رفتی اتلیه در دو سال و سه ماهگی
دیشب من و عمو مهدی و متین از شیراز شیرینی میترا برا تو کیک تولد گرفتیم و اوردیم ولی از شانس بد از پله ها که بالا اومدیم دو در ورودی از دست عمو مهدی افتاد و......................
ولی من برات درستش کردم و امروز با زن دایی تورو بردیم اتلیه برا عکس
خیلی جالب بود برام مثه یه بچه ساکت هر چی عکاس بهت میگفت قبول میکردی و همون ژست رو میگرفتی
ایشالا امده بشه برات میذارمشون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی